چرا آمریکا توان حمله به ایران را ندارد؟ ؛ پیام بزرگ حمله به برج ۲۲
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۷۱۸۶
به گزارش همشهری آنلاین، عملیات اخیر نیروهای مقاومت عراق به پایگاه آمریکایی موسوم به برج ۲۲ در اردن، پیام بزرگی را به آمریکا مخابره کرد؛ پیامی با این مضمون که جهان پساطوفانالاقصی با جهان سابق، تفاوت دارد و مسلما در چنین نظمی، تعابیری چون هژمون و ابرقدرت، رنگ خواهد باخت. با این حال پس از این عملیات، برخی از مقامات آمریکایی از قطعیت پاسخ ایالات متحده خبر دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز یکشنبه هشتم بهمن ماه ۱۴۰۲- فرماندهی مرکزی آمریکا در منطقه خاورمیانه موسوم به سنتکام اعلام کرد که در یک حمله پهپادی شبانه به پایگاه کوچک آمریکایی در اردن، سه سرباز ارتش آمریکا کشته و ۲۵ نفر از نیروهای نظامی آن زخمی شدند.
پس از چندی، سنتکام که شمار نیروهای آمریکایی زخمی شده را ابتدا ۲۵ نفر اعلام کرده بود، در بیانیه دیگری آن را ۳۴ نفر اعلام کرد و گفت: هشت تن از مجروحان برای معالجه بیشتر به خارج از اردن منتقل شدند. همچنین گفته میشود که پایگاه کوچک آمریکا موسوم به برج ۲۲ (که اطلاعات محدودی هم درمورد آن وجود دارد)، از موقعیت راهبردی مهمی برخوردار بوده است. این پایگاه در شمال شرقیترین نقطه اردن، جایی که مرزهای این کشور با سوریه و عراق تلاقی دارد، واقع شده است. برج ۲۲ در نزدیکی پایگاه التنف که در آن سوی مرز سوریه واقع شده است، قرار دارد و گفته میشود ۳۵۰ نظامی آمریکایی برای پشتیبانی لجستیک در آن مستقر هستند.
اتفاق مذکور و حمله پهپادی به نیروهای آمریکایی در شمال شرقی اردن باعث شد تا کاخ سفید بلافاصله تشکیل جلسه داده و جو بایدن و کامالا هریس، معاون رئیس جمهور آمریکا توسط تیم امنیت ملی کاخ سفید از آخرین تحولات پیرامون این حمله پهپادی به پایگاه آمریکایی مطلع شوند.
پس از همه اینها، جو بایدن در بیانیهای اعلام کرد که همه افراد مسئول [در این حادثه] را در زمان و به روشی که خودمان انتخاب میکنیم، مورد بازخواست قرار خواهیم داد.
او همچنین پیرامون همین مسئله، روز یکشنبه در کارزار انتخاباتی کارولینای جنوبی طی سخنانی تاکید کرد: دیشب روز سختی در خاورمیانه داشتیم و به آن پاسخ خواهیم داد.
علاوه بر بایدن، کامالا هریس، معاون رئیس جمهور آمریکا نیز در صفحه اجتماعی خود بر قطعی بودن پاسخ آمریکا صحه گذاشت و گفت: ما همه کسانی را که مسئول هستند پاسخگو خواهیم کرد.
گفتنی است مقاومت اسلامی عراق بلافاصله پس از عملیات و در همان شب، با صدور بیانیهای مسوولیت حمله به نیروهای آمریکایی در اردن را برعهده گرفت.
جملگی این موارد باعث شد تا نهایتا پیرامون نوع پاسخ و نقطه هدف انتقامی آمریکا نسبت به کشتهشدن سربازانش، گمانهزنیهای متعددی صورت گرفته و بعضا برخی از رسانهها با توجه به اظهارات جنگطلبانه چند تن از سناتورهای جمهوریخواه، هدف آمریکا برای پاسخ و انتقام را، ایران قلمداد کنند.
لیندسی گراهام، سناتور کاورلینای جنوبی، با اظهار اینکه سیاست دولت جو بایدن برای بازدارندگی در قبال ایران شکست خورده است، تاکید کرد: «همین الان به ایران حمله کنید، و آنها را محکم بکوبید».
همچنین تام کاتن، سناتور آرکانزاس، نیز در بیانیهای گفت: «بایدن سالها با تحمل حملات به نیروهای ما، دادن رشوههای چند میلیارد دلاری، و مماشات بیپایان، ایران را جسور کرده است. او سربازان ما را در معرض خطر قرار داد، و اکنون سه نفر کشته و دهها تن زخمی شدهاند. تنها پاسخ به این حملات باید انتقام نظامی علیه نیروهای نیابتی ایران، چه در خود ایران و چه در سراسر خاورمیانه باشد».
میچ مککانل، رهبر جمهوریخواهان مجلس سنای آمریکا نیز خواستار اقدام قاطع دولت بایدن شد و گفت: «هزینه کوتاهی کردن در بازدارندگی در برابر دشمنان آمریکا دوباره در زندگی آمریکاییها به آزمایش گذاشته شد. ما نمیتوانیم به این تجاوز خشونتآمیز با تردید و کجدار و مریز پاسخ دهیم… اکنون تمام جهان به دنبال نشانهای هستند که رئیسجمهور بالاخره آماده است تا از قدرت آمریکا استفاده کرده و ایران را مجبور به تغییر رفتار کند یا نه. دشمنان ما جسور شدهاند».
جمهوریخواهان با چنین اظهاراتی در پی این امر خواهند بود تا دولت بایدن را در یک دوراهی سخت قرار داده و از بحران بوجودآمده، نهایت استفاده را برای بهرهبرداری حزبی خود به کار بگیرند. در شرایط بوجود آمده، یا بایدن مجبور به اعلام جنگ علیه ایران خواهد شد که این به مثابه بزرگترین پیروزی برای جمهوریخواهان بوده و ابرچالشی مهارنشدنی برای دولت بایدن ایجاد خواهد کرد؛ یا در صورتعدم پاسخ دولت بایدن در این معادله (که جمهوریخواهان ایران را عامل اصلی میپندارند)، وی را ترسو و بزدل خطاب کرده و به مانند اظهارات اخیرشان، سیاست بازدارندگی دولت وی را مورد عتاب قرار خواهند داد.
در همین راستا ست مولتون، نماینده دموکرات ماساچوست در مجلس نمایندگان آمریکا، ضمن اعلام مخالفت خود با درخواستهای جمهوریخواهان مبنی بر اعلام جنگ آمریکا علیه ایران گفت: «خطاب به آن جوجه شاهینها (جنگطلبها) که خواستار درگیری با ایران هستند، شما با این کار در زمین دشمن بازی میکنید و دوست دارم ببینم شما پسران و دخترانتان را برای جنگ میفرستید؟ ما دشمنان زیادی در جهان داریم که میخواهند ما را در جنگ دیگری در خاورمیانه گرفتار کنند».
آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که اظهارات جمهوریخواهان افراطی مبنی بر فشار به دولت بایدن پیرامون جنگ، جز بهرهبرداری حزبی، هدف دیگری را مد نظر نخواهد داشت؛ چرا که در دوران ریاست جمهوری ترامپ و پس از حمله موشکی مستقیم ایران به پایگاه آمریکایی عینالاسد، هیچ اقدام نظامی موثری که اکنون جمهوریخواهان آن را از بایدن طلب میکنند، نه در خاک ایران و نه در خاورمیانه توسط آمریکا صورت نگرفت و آنها برای حفظ جان سربازانشان هیچ قدمی برنداشتند.
اکنون دولت بایدن نیز به این امر اذعان دارد که نباید نه علیه ایران و نه هیچیک از کشورهای منطقه، اعلام جنگ کرده و به مانند سالیان اخیر و شکستی که در عراق و افغانستان متحمل شدند، تجربه را تکرار کنند. آنها با درک این واقعیت که جهان پساطوفانالاقصی با گذشته متفاوت است، در پی این امر هستند که از تصمیم هیجانی دوری کرده و چالش جدید و بزرگی را برای خود ایجاد نکنند.
نقشه پایگاه آمریکایی در اردنجان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید در مصاحبه با سیانان گفت: «آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست و خواستار جلوگیری از درگیریهای گستردهتر در خاورمیانه است. در واقع هر اقدامی که رئیسجمهور انجام داده به این منظور طراحی شده که از تنشها بکاهد و درگیریها را پایین بیاورد».
همچنین سابرینا سینگ، معاون سخنگوی وزارت دفاع آمریکا روز دوشنبه در نشست خبری پنتاگون اظهار داشت: «ما مطمئنا به دنبال جنگ نیستیم و معتقدیم ایران نیز به دنبال جنگ نیست».
چارلز براون، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز سخنانی با همین مضمون پیرامونعدم تمایل ایالات متحده به جنگ را مطرح کرد و تصریح کرد: «آمریکا به دنبال جنگ با ایران نیست؛ هدف ما بازدارندگی و در عین حال محافظت از نیروهای آمریکایی است نه ورود به یک درگیری گسترده و جنگ تمامعیار».
مسلما اظهارات اینچنینی مقامات ارشد آمریکا نشان از این امر دارد که ایالات متحده در چنین مختصاتی اصلا توان ورود مستقیم و درگیر شدن در جنگی دیگر را نخواهد داشت و منطقی است که از وقوع چنین امری نیز جلوگیری کند. ایجاد یک بحران جدید آن هم در شرایطی که آمریکا همچنان در جنگ اوکراین گرفتار بوده و هیچ راه گریزی هم در پیش پای خود نمیبیند، عقلانی نیست و مقامات دولت بایدن هم تمام سعی خود را به کار بسته تا این مسئله دامنگیرش نشود.
همچنین همانطور که اشاره شد، آمریکا در با حمله به افغانستان و عراق، خطای تاریخی بزرگی را مرتکب شد که تا سالهای سال ترکشهای آن دامنگیر دولتهای مختلف این کشور بود و نهایتا به خروج کامل آنها از افغانستان و آمادگی برای بیرون رفتن از عراق، منتهی شد.
مایکل هرش در مقالهای با عنوان «درس عبرتی که از جنگ عراق گرفته نشد»، تصریح میکند که پیامدهای جنگ عراق به طور چشمگیری موقعیت آمریکا را در خاورمیانه تضعیف کرد.
این تحلیلگر آمریکایی در ادامه مقاله افزود: «فاجعه افغانستان و خروج آمریکا از این کشور هم به ارائه تصویر دردناکی از ضعف نظامی آمریکا تبدیل شد. دردسری که ضعف نظامی واشنگتن را برملا کرد و به بقیه کشورهای جهان این درس را داد که چگونه با کشوری که تا پیش از این ابرقدرت محسوب میشد، میتوان مقابله کرد».
تعمیم این مسئله به شرایط فعلی و موقعیتی که آمریکا در آن گرفتار شده است، مسلما از خطای محاسباتی ایالات متحده برای تصمیمگیری جلوگیری خواهد کرد.
مسئلهی مهم دیگر این است که در عصر رقابت تنگاتنگ آمریکا با چین (و روسیه)، وقوع جنگی جدید، اثرات منفی پرشماری برای ایالات متحده در این روند رقابت استراتژیک به همراه داشته و آن را در این رقابت، فرسنگها به عقب خواهد انداخت. تحقق این امر مسلما در مشروعیت تصمیمگیری آمریکا و هژمون بینالمللیش تاثیرگذار بوده و در تضعیف آن نقشی جدی ایفا خواهد کرد.
نکتهی دیگری که برخی از کارشناسان آمریکایی به آن اعتقاد دارند این است که موضع سخت نظامی نسبت به ایران، در تسریع حرکت هستهای آن به شدت موثر بوده و این چیزی نیست که آمریکا بتواند از آن چشمپوشی کند.
همچنین باید دوباره به این نکته اشاره کرد که پاسخ دفعی و شدید آمریکا، منجر به افزایش سطح درگیری در منطقه شده و تمام توافقات احتمالی برای پایان جنگ غزه را نیز به حاشیه خواهدبرد. در چنین شرایطی نیروهای یمنی اقدامات خود در دریای سرخ را ادامه خواهند داد، نیروهای مقاومت در سوریه و عراق (که مسئولیت حمله اخیر به برج ۲۲ آمریکایی واقع در اردن را به عهده گرفتند) علیه نیروهای متجاوز آمریکایی و اسرائیلی عملیات خود را تمدید خواهند کرد، حزباللّه لبنان در شمال سرزمینهای اشغالی اسرائیل را مورد فشار جدی قرار خواهد داد و نیروهای مقاومت فلسطین هم در مسیر رسیدن به اهداف خود، چالشهای بزرگتری برای نتانیاهو و دولتش ایجاد خواهند کرد.
این مسئله که استمرار آن منجر به پای نهادن آمریکا در چنین گرداب بزرگی خواهد شد، چیزی است که دولت بایدن از آن گریزان خواهد بود؛ چرا که به یکباره همهچیز از جمله احتمال پیروزی بایدن در انتخابات این کشور را از بین برده و چهرهی شکستخورده او را برجسته میکند. پس با این اوصاف آمریکا از دادن پاسخ دفعی و شدیدی که جمهوریخواهان از وی مطالبه میکنند، دوری کرده و خود را با چالشی که در امتدادش صدها چالش دیگر به همراه خواهد داشت، درگیر نمیکند.
این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که مقاومت در تلاش است تا برای حمایت از فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی و اخراج متجاوزان آمریکایی از کشورشان، فشار را روز به روز افزایش داده و با ضربهای کاری، پیام جدی خود را به آمریکا منتقل کند؛ پیامی که ضعف و شکنندگی آمریکاییها را هم عیان خواهد ساخت.
مقاومت اسلامی عراق نیز در همین راستا با حمایت از مردم فلسطین و همچنین وادارکردن آمریکا به تمکین از جدول زمانی برای خروج از عراق، این کار را انجام داد و همسو با سایر ارکان مقاومت در لبنان و سوریه و یمن و فلسطین، بر عزم راسخ خود در این تقابل صحه گذاشت.
کد خبر 829512 منبع: ایسنا برچسبها ایران و آمریکا خبر ویژه جوزف بایدنمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ایران و آمریکا خبر ویژه جوزف بایدن نیروهای آمریکایی پایگاه آمریکایی جمهوری خواهان ایالات متحده دنبال جنگ دولت بایدن رئیس جمهور علیه ایران برج ۲۲
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۷۱۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/